قند عسل های مامان و بابا

سفر به مشهد...

سلام  پسرکای ناز من.بالاخره بعد از سالها قسمت شد و امسال رفتیم زیارت امام رضا.هنوزم باورم نمیشه که رفتم .این اولین باری بود که به پا بوس امام رضا میرفتم .همین طور شما ولی بابایی قبلا رفته بوده ولی وقتی که کلاس چهارم دبستان بوده.خیلی دلمون میخواست بریم من که واسم ارزو شده بود .هر بار به دلیلی نمیشد بریم ولی امسال انگار امام رضا ما رو طلبیده بود .ممنون امام رضا که اجازه دادی به پابوست بیایم... روز سه شنبه صبح ساعت 7 حرکت کردیم .طاها خواب بود و پارسا بد خواب.اباده طاها بیدار شد مشغول بازی با پارسا .ظهر رسیدیم یزد و ناهار رو اونجا خوردیم و سریع حرکت کردیم خیلی ذوق رسیدن داشتیم واسه همین بابا بکوب رانندگی میکرد.واسه شام رسیدیم فردوس شام ر...
3 مهر 1393
1